جدول 1 - فهرست طرح های دانشجویی (پایان نامه) تصویب شده تا کنون
جدول 2 - فهرست طرح های مستقل تصویب شده تا کنون
چندی از یافته های پژوهشی
* تغییر در روش کشت محصولات زراعی موجب صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی می شود
کشت ذرت در داخل جویچه به جای کشت سنتی (روی پشته) موجب 20% صرفهجویی در مصرف آب می شود. اما فشردگی خاک کف جوی به علت فشار جویچه سازها کاهش رشد طولی ریشه ها را به دنبال دارد. همچنین روش های دفع علف هرز به صورت مکانیکی در روش توصیه شده برای مزارع وسیع با مشکل مواجه خواهد شد و تنها روش مبارزه، روش شیمیایی میباشد. برای این منظور کارندههای مرسوم کشت روی پشته برای کشت در داخل جویچه تغییر داده شدند. بین عملکرد کارنده با شیار بازکن کاردی و با شیار بازکن تغییریافته برای کشت در جویچه تفاوتی وجود ندارد.
با مصرف آب به میزان متداول در مزرعه، کشت کلزا در داخل جویچه محصول کلزا را 10 درصد افزایش میدهد و با 11 درصد کاهش در مصرف آب، محصول کاهش نمی یابد. کشت کلزا در داخل جویچه بازده مصرف آب را به طور میانگین 10 درصد افزایش می دهد.
استفاده از سامانه حفاظتی (کشت مستقیم) به جای کشت مرسوم با آبیاری به میزان 60 درصد نیاز آب آبیاری کامل موجب بیشترین بهرهوری آب آبیاری در کشت گندم در بقایای ذرت می باشد.
* کاربرد آب لب شور در تولید محصولات زراعی
برای تولید گیاه روناس آب آبیاری با شوری 7 دسی زیمنس بر متر را می توان به کار برد.
با کشت کلزا در داخل جویچه می توان اثرات منفی کاربرد آب لب شور در مزرعه را کاهش داد.
در صورت کاربرد آب لب شور برای تولید ذرت بایستی مصرف کود نیتروژن را به نصف کاهش داد. در غیر این صورت موجب زیان اقتصادی و آلودگی آبهای زیرزمینی می شود.
آبیاری متناوب برنج، اثر شوری آب آبیاری بر کاهش محصول را بیش از 50 درصد کاهش می دهد.
شیوه مدیریت آبیاری قطرهای یک در میان (آبیاری یک بار با آب شور و بار دیگر با آب شیرین به طور نوبتی) از نظر تأثیر بر شوری خاک و مقدار عملکرد محصول گوجه فرنگی در سطوح پایین شوری (2 و 0.68 دسی زیمنس بر متر) شیوه مدیریتی مناسبی می باشد. شیوه مدیریت نیم در میان (نیمی از نیاز آبی با آب شور و نیمی دیگر بلافاصله پس از نفوذ نیمه اول با آب شیرین صورت گیرد) از نظر تأثیر بر شوری خاک، گرفتگی قطره چکانها و مقدار عملکرد محصول در سطوح شوری بیش از چهار دسی زیمنس به عنوان شیوه مدیریت مناسب در استفاده از آب شور معرفی می شود.
گل مریم را میتوان به عنوان یک گیاه نیمه حساس به شرایط تنش شوری و خشکی دانست. بنابراین سطح بهینه شوری آب برای کشت و کار این گل بریدنی کمتر از 2 دسی زیمنس بر متر است و آبیاری با شوری 0.7 دسی زیمنس بر متر با دور آبیاری 6 روز یک بار قابل توصیه است. رقم دزفولی نسبت به رقم محلاتی به شرایط تنش شوری و خشکی سازگاری بهتری دارد.
* برهمکنش عمق آب زیرزمینی و کم آبیاری برنج
در شرایط آب و هوایی نیمه مرطوب با عمق سطح ایستابی 3.0 متری می توان با آبیاری متناوب برنج با دور 4 روزه (با کاهش مصرف آب آبیاری به میزان 50 درصد ) محصولی برابر آبیاری غرقابی تولید کرد.
* آبیاری تکمیلی در صورت وقوع خشکسالی
در انجیرستان های دیم شهرستان استهبان استان فارس «توصیه باغداران هم قطار» و «شیب زمین» رابطه مثبت و معنی داری با پذیرش و اجرای آبیاری تکمیلی داشته است. سطح تحصیلات باغداران این منطقه تأثیری در پذیرش یا رد آبیاری تکمیلی نداشته است. مهمترین دلایل عدم انجام آبیاری تکمیلی در مناطق مختلف استهبان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- کمبود آب
2- نبود زیرساخت مناسب (جاده) انتقال آب و حمل و نقل
3- کمبود و نداشتن امکانات مالی و اعتبارات
4- ریزش برگ و خشک شدن درخت
5- نبودن تانکر آب، 6- هزینه آب
7- ناهمواری و شیب نامساعد زمین
8- نداشتن وقت و نیروی کار کافی
9- نبود ادوات کشاورزی
10- نبود سوخت
11- کیفیت نامناسب خاک و آب
از آنجایی که یکی از ویژگیهای مهم به کار گیرندگان آبیاری تکمیلی، دسترسی کافی به منابع مالی می باشد توصیه می گردد از محل کمکهای مالی بلا عوض خشکسالی و یا وامهای کشاورزی از جمله وام خشکسالی، اعتباراتی در اختیار انجیرکاران قرار گیرد تا توانایی خرید آب و به کارگیری در مواقع خشکسالی داشته باشند. آموزشهای توجیهی در خصوص به کار گیری آبیاری تکمیلی در شرح خدمات کارشناسان ترویج منطقه فهرست گردد.
تحلیل توزیع بارندگی و تولید انجیر دیم در منطقه استهبان استان فارس نشان داد که مناسبترین زمان آبیاری تکمیلی انجیر دیم در این منطقه اسفند ماه می باشد.
در مورد انگور دیم در منطقه باجگاه استان فارس آبیاری تکمیلی سبب افزایش پتانسیل آب، تبخیر - تعرق و رشد بیشتر ریشهها میشود. ریشههای سطحی از نظر دسترسی به آب در موقعیت بهتری قرار دارند. آبیاری تکمیلی در فروردین ماه، با در نظر گرفتن اینکه با زمان تولید چوب ثانویه بهاره همزمان بوده است پیشنهاد می گردد. در مواجه با خشکسالی برای انگور دیم آبیاری تکمیلی باید در همان سال اول خشکسالی انجام شود، در غیر این صورت آثار و آسیب های وارده به گیاه در سالهای بعد نیز مشاهده می شود حتی اگر در سالهای بعد آبیاری انجام شود آسیب های وارده به گیاه را جبران نمی کند.
در مورد انجیر دیم (رقم سبز) در شهرستان استهبان استان فارس میتوان برای حفظ درختان، کاربرد آبیاری تکمیلی را بخصوص در مجموع ماه های اسفند و اردیبهشت که موجب بهبود خصوصیات مورفولوژیکی شده است در منطقه توصیه کرد. کود پتاسیم باعث بهبود مقاومت درختان شده است و محلول پاشی کود پتاسیم در مجموع نتایج مناسبتری بر روی درختان و محصول آنها نسبت به استفاده خاکی از کود، داشته است. همچنین برای بهبود کیفیت میوه، آبیاری تکمیلی در مرداد میتواند مفید باشد.
در مورد انجیر دیم (رقم سبز) در شهرستان استهبان استان فارس دمای سطح برگ شاخص خوبی برای تعیین اثر خشکسالی نیست. که شاید به علت عدم حساسیت مناسب دستگاه و یا به علت ضخامت زیاد برگهای انجیر باشد. میتوان برای حفظ درختان، کاربرد آبیاری تکمیلی به مقدار 750 لیتر بخصوص در ماههای اسفند و مجموع اسفند و اردیبهشت (جمعاً 1500 لیتر) را که موجب بهبود خصوصیات مورفولوژیکی شده است را در منطقه توصیه کرد. همچنین برای بهبود کیفیت میوه، آبیاری در مرداد میتواند مفید باشد. از نظر هرس، هرس شدید شاخه جانبی و سپس متوسط شاخه جانبی (شاهد)، دارای میوههایی با کیفیت بهتر از سایر تیمارها (از نظر رنگ میوه) بودند.
* تغییر روش آبیاری سطحی
با آبیاری جویچه ای یک در میان متغیر برای کشت کلزا و کاربرد 200 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار در مصرف آب آبیاری بیست و پنج درصد صرفه جویی می شود.
* کاربرد پساب تصفیه شده شهری در تولید محصولات زراعی
کاربرد ترکیبی از پساب تصفیه شده، آب چاه و کود شیمیایی و همچنین ترکیبی از پساب تصفیه شده و آب چاه برای آبیاری، روی کاهش کیفیت محصول کلم بروکلی تأثیر قابل توجهی ندارند.
* پیش بینی بارندگی سالانه برای مدیریت زراعت دیم با سیستم شبکه عصبی مصنوعی
با توجه به اینکه بارش های مربوط به نواحی غرب، جنوب غربی و جنوب ایران که شامل استان های آذربایجان غربی، همدان، کرمانشاه، کردستان، لرستان، ایلام، کهکیلویه و بویر احمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و فارس می شود بیشتر از نوع مدیترانه ای هستند، یک شبکه عصبی بهینه جهت پیش بینی میزان بارش سالانه برای کل این منطقه معرفی شد. ورودی های مناسب جهت پیشبینی میزان بارش سالانه برای کل منطقه غرب، جنوبغربی و جنوب ایران دو پارامتر و متوسط طولانی مدت بارش در هر ایستگاه میباشد و بهتر است برای تخمین میزان بارش سالانه از شبکه عصبی با ساختار 1-10-6-6-2 و الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوآرت و تابع محرک لوگ سیگموئید استفاده شود.
* کاربرد زئولیت در تولید محصولات زراعی
در شرایط بالا بودن سطح ایستابی در شالیزارها و با توجه به تأثیر زئولیت بر کاهش میزان آب مورد نیاز آبیاری و کاهش آلودگی نیتراتی آب زیر زمینی، در شرایط بحران و محدودیت منابع آب در منطقه پژوهش کاربرد زئولیت در تولید محصول برنج قابل توصیه است. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، میتوان تیمار کاربرد 4 یا 8 تن در هکتار زئولیت و 80 کیلوگرم در هکتار نیتروژن را پیشنهاد نمود
کاربرد 4 تا 12 گرم زئولیت بر کیلوگرم خاک باعث افزایش کمی در محصول دانه، بهبود کارایی آب و شاخص برداشت برنج رقم قصر الدشتی در منطقه کوشکک استان فارس شد. وجود زئولیت در لایه سطحی خاک باعث کاهش عرض ترک، عمق ترک و سطح ترک در واحد سطح خاک شده و مخلوط شدن زئولیت با خاک باعث کاهش کل طول ترک در واحد سطح خاک گردیده است. اثر آبیاری متناوب برنج بر محصول به عمق سطح ایستابی بستگی زیادی دارد. بنابراین توصیه میگردد که کشت برنج در مناطقی با سطح ایستابی نزدیک به سطح زمین انجام شود، تا سطح ایستابی با کمک به رطوبت مورد نیاز گیاه، کاهش نفوذ عمقی و شستشوی املاح و کود، باعث افزایش محصول دانه و کارایی کاربرد آب آبیاری گردد. ضمناً توجه به شرایط دمایی مناسب و عدم تنش دمایی برای محصول قابل قبول ضروری میباشد. در شرایط جوی مناسب و عمق سطح ایستابی کم، آبیاری متناوب یک روز در میان میتواند تولید محصول قابل قبولی داشته باشد.
* کاربرد مدلها در تخمین میزان محصول در شرایط مختلف میزان آبیاری
یک مدل به زبان ویژوال بیسیک جهت شبیه سازی عمحصول دانه گیاه ذرت و ماده خشک آن به صورت روزانه تحت مدیریت های مختلف کاربرد آب و کود نیتروژن نوشته شده است. در این مدل عمق ریشه گیاه به چهار لایه با ضخامت های برابر تقسیم شده و از معادله ساده بیلان حجمی آب در لایههای مختلف خاک جهت شبیه سازی بیلان آب خاک استفاده شد که در آن تفاوت بین مقدار رطوبت در ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی به عنوان ظرفیت آب خاک فرض شده و مازاد آن فرونشت عمقی در نظر گرفته شده است. با استفاده از معادله بیلان آب خاک، رطوبت در هر لایه از عمق ریشه محاسبه شد. در این مدل محاسبه تبخیر- تعرق گیاه مرجع با سه روش پنمن - فائو، پنمن - مانتیث و هارگریوز- سامانی که توسط رزاقی 1385 برای منطقه باجگاه اصلاح گردید گنجانده شده و با استفاده از ضریب گیاهی که تابع از درجه - روز تجمعی است و اعمال ضریب تنش آبی خاک تبخیر- تعرق واقعی گیاه محاسبه شد. شاخص سطح برگ به صورت تابعی از تبخیر- تعرق واقعی گیاه تعیین گردید. پس از آن با استفاده از نسبت تبخیر به تبخیر- تعرق واقعی گیاه که وابسته به شاخص سطح برگ است مقدار تبخیر از سطح خاک و تعرق از گیاه تعیین شد. در این مدل ماده خشک گیاهی وابسته به مقدار تعرق و کمبود فشار بخار هوا تعریف شده و با استفاده از ماده خشک و شاخص برداشت محصول، میزان محصول دانه ذرت تخمین زده شده است. بررسی آماری مقادیر شبیهسازی شده در برابر اندازه گیری شده برای اغلب پارامترها نشان داد که در سطح احتمال 95%، آزمون آماری F اختلاف معنی داری نشان نداد. واسنجی مدل با داده های مستقل نشان داد که معادلات به کار رفته در مدل برای تخمین شاخص سطح برگ، تبخیر از سطح خاک، تعرق، شاخص برداشت محصول، ماده خشک گیاهی و محصول دانه ذرت، از کارایی خوبی برخوردار می باشند. مدل هدف نهایی را که تخمین مقدار محصول گیاه ذرت در شرایط استفاده از مقادیر مختلف آب آبیاری و نیتروژن کاربردی است، به خوبی برآورده کرده است و از آنجا که مدل استفاده شده در این تحقیق به صورت کاربر پسند نوشته شده، بنابراین کاربرد آن بسیار ساده است و همین مطلب بر کارایی مدل مذکور می افزاید
* تعیین ضریب گیاهی و تبخیر - تعرق استاندارد گیاه به منظور تعیین نیاز آبی
در منطقه کوشکک استان فارس ضریب گیاهی تکگانه مطابق با مراحل ابتدایی، مرحله رشد میانی و انتهای مرحله پایانی رشد، برای ذرت در سال دوم 0.35، 1.36 و 0.25 بوده و این ضرایب برای گندم در سال اول به ترتیب به مقدار 0.62 ، 1.31 و 0.25 و در سال دوم به مقدار 0.55، 1.32 و 0.24 بدست آمدند. ضریب گیاهی پایه مطابق با این مراحل نیز در سال دوم کشت ذرت 0.07 ، 1.12 و 0.13 بوده و برای گندم مقدار این ضرایب در سال اول به ترتیب 0.20 ، 1.16 و 0.15 و در سال دوم به مقدار 0.15 ، 1.12 و 0.12 بدست آمده است. میانگین حداکثر مقدار تبخیر- تعرق ذرت در 49 و 50 روز پس از اولین آبیاری و به مقدار 13 میلیمتر در روز بوده است و مقدار تبخیر- تعرق فصلی آن نیز به مقدار 1136 میلیمتر بدست آمده است. حداکثر شدت تبخیر- تعرق گیاه ذرت در دوره ماهانه برابر 12.8 میلیمتر بر روز است. در نخستین کشت گندم میانگین حداکثر مقدار تبخیر- تعرق گیاه در 198 روز پس از خاکاب گندم رخ داده که به مقدار 12.4 میلیمتر در روز و در دومین کشت آن نیز پس از 189 روز به مقدار 12.9 میلیمتر بر روز بوده است. مجموع تبخیر- تعرق فصلی گندم در سال اول 1134 میلیمتر و در سال دوم به دلیل کاهش دوره رشد گندم و تفاوت در شرایط جوی به مقدار 966 میلیمتر تعیین گردیده است. حداکثر شدت تبخیر- تعرق گندم در دورههای ماهانه در سال 87-86 به مقدار 12 میلیمتر بر روز و در دومین کشت گندم به 10.6 میلیمتر بدست آمده است.
* ارائه برنامهریزی بلندمدت کمآبی در شبکههای آبیاری
در شرایط کمبود آب در شبکه توزیع، الگوی بهره برداری ناحیه ای - گردشی پیشنهاد می شود. در الگوی ناحیه ای - گردشی که هر ناحیه از شبکه را به طور مجزا و غیر همزمان با دیگر نواحی، آبیاری می کند. بر خلاف الگوی آبیاری یکنواخت، آبگیرها در زمانهای مشخصی از ماه مورد نظر و با ظرفیت دبی طراحی خود آبگیری می کنند و لذا تمامی سازههای پایین دست آبگیرها در شرایط طراحی خود عمل می کنند و نیازی به بهره برداری غیراصولی از شبکه یا پمپاژ آب از کانال نیست.
کم آبیاری با افزایش سطح زیرکشت سبب افزایش درآمد و بهره وری آب می شود و استفاده از استراتژی کم آبیاری یکسان در کل دوره رشد نسبت به کم آبیاری متغیر در دوره های رشد سود خالص بیشتری دارد و علاوه بر آن به لحاظ اجرایی کاربردی تر از اجرای کمآبیاری متغیر در دوره های رشد مختلف می باشد.
افزایش آب بها و همچنین وقوع خشکسالی سبب تغییر نمودن الگوی کشت و انتخاب گیاهانی با ارزش اقتصادی بالا و همچنین اعمال درصدهای بیشتر کمآبیاری در دوره های مختلف رشد می شود. در این شرایط لحاظ نمودن کم آبیاری در دوره های مختلف رشد به جای کل دوره رشد توصیه می شود.
* سیاست های مقابله با خشکسالی
تأثیر سیاست خرید تضمینی دام بر کاهش تعداد دام زایای عرضه شده به بازار جهت تأمین نقدینگی برای خرید علوفه به مراتع بیش از سیاست تأمین علوفه ارزان قیمت است. اما تاثیر سیاست خرید تضمینی دام بر هزینه ی خرید علوفه در خشکسالی کمتر از تاثیر سیاست تأمین علوفه ارزان قیمت بر هزینه خرید علوفه در خشکسالی و تعداد دام زایای عرضه شده، به مراتب بیش از دو سیاست تأمین علوفه ارزان قیمت و خرید تضمینی دام است. بیمه گوسفند و بز به صورت فعلی نیز دارای مزایای قابل توجهی است و اجرای آن بهطور قطع و یقین به نفع عشایر خواهد بود. بیمه درآمد، گزینه مناسبی برای مقابله با خشکسالی است. هر چند برآورد در بیمه درآمد برای مقابله خشکسالی مشکل است اما بکارگیری مدل هایی شبیه مدل برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای می تواند در تخمین خسارت کمک شایانی نماید. به عنوان مثال بهره برداران باید معادل تفاوت هزینهی خرید علوفه در سال خشک و معمولی، بابت بیمه درآمد، غرامت دریافت دارند.
بکارگیری دستگاه آب شیرین کن موجب وارد آمدن خسارت زیست محیطی کمتری در مقایسه با بهره گیری از آب چاه برای آبیاری از آب چاه برای آبیاری مزرعه می گردد. حتی در حالت بدون یارانه، بازگشت سرمایه راهاندازی دستگاه آب شیرین کن در کوتاهمدت امکانپذیر خواهد بود.
شاخص فقر آبی کشاورزی می تواند در شناخت، تدوین برنامه و سیاست های مقابله با بحران آب ابزاری کارآمد باشد. مقدار شاخص فقر آبی کشاورزی برای کشاورزان شهرستان مرودشت استان فارس در زیر حد متوسط (کمتر از 50) است. بدین معنا که کشاورزان از نظر وضعیت آب کشاورزی دارای وضعیت نسبتاً نامساعدی می باشند. تحلیل اجزای شاخص نشان داد که مقدار «منابع آب سطحی و زیرزمینی» در کل شهرستان در سطح بسیار پایینی است. در زمان انجام این مطالعه «دسترسی به منابع آب» و «عوامل زیست محیطی تأثیرگذار بر کمیت و کیفیت منابع آبی» در حد مناسب بودند. کشاورزان مورد مطالعه از نظر« نحوه مصرف منابع آب» و «ظرفیت های انسانی، تکنولوژیکی، مالی و اجتماعی برای استفاده بهینه از منابع آب موجود» ضعف هایی دارند.
* تغییرات ژنتیکی، اثر قارچ ها و نوع ارقام در مقاومت به خشکی گیاهان زراعی و باغی
ژن مقاومت به شوری و خشکی از گونه بیابانی A. littoralis از جنس Aeluropus ازخویشاوندان وحشی نزدیک گندم شناسایی و جداسازی شده است و تصمیم بر این است که در آینده به گندم منتقل گردد و گندم های متحمل انتخاب و معرفی گردد.
در مناطق خشک و نیمه خشک (مانند استان فارس) که دوره پر شدن دانه با افزایش دما و تنش خشکی خاک مصادف است، کشاورزان میتوانند با اعمال دور آبیاری ده روزه و بر اساس 75% آب قابل استفاده (تنش ملایم)، بعد از مرحله غلاف رفتن در ارقام «پیشتاز» و «سیستان» گندم که کارآیی بالایی در انتقال مجدد مواد پرورده در شرایط تنش خشکی دارند به عملکرد مطلوب دست یابند. مسن شدن برگ ها در بوته ها بعد از گل دهی از راه افزایش کارآیی انتقال مجدد مواد پرورده از برگ ها، ساقه ها و میان گره ها می تواند استراتژی مناسبی برای مصرف کمتر و بهینه آب در این مناطق باشد.
رقمهای Karun و زرفام کلزا به ترتیب متحمل ترین و حساس ترین رقم ها به تنش خشکی در منطقه باجگاه استان فارس هستند. یک قطعه 962 جفت بازی از BnMYC2 از رقم Karun جداسازی و توالی یابی شده است. این قطعه همانندی بالایی را با ژن MYC2 آرابیدوپسیس نشان می دهد. بررسی بیان، افزایش بیان ژن BnMYC2 توسط تنش خشکی را نشان داد. درحالی که بیان BnMYC2 در رقم متحمل یعنی Karun شش برابر افزایش داشت، در رقم حساس یعنی زرفام این افزایش بیان تنها سه برابر بود. شاید این ژن در تحمل به خشکی دخیل باشد.
در منطقه اصفهان رقم Nk fair متحمل ترین و رقم Rpc 2023 حساس ترین رقم کلزا به شرایط تنش خشکی می باشند. بنابراین ارقام Nk Fair وNk Bravour برای کشت تحت شرایط تنش خشکی معرفی می شوند، زیرا این ارقام دارای پتانسیل عملکرد بالا و حساسیت کمتر به تنش خشکی می باشند.
رقم انجیر «سیاه» نسبت به رقم «سبز» از قدرت رشد بیشتری برخوردار است ولی در شرایط تنش، شدت محدود شدن رشد آن بیش از رقم «سبز» می باشد. به این ترتیب توصیه می شود که در کشت های دیم، از رقم «سبز» استفاده گردد.
تلقیح قارچ در خاک ریشه تأثیر مثبتی بر مقاومت به خشکی و همچنین عملکرد ارقام گیاهی دارد و باعث افزایش صفات بیوشیمیایی و زراعی می شود. به طور کلی رقم گندم آذر 2 مقاوم به خشکی و بیشتر تحت تأثیر مثبت قارچ قرار گرفته و رقم شیراز حساس به خشکی و کمتر تحت تأثیر قرار گرفته است. به طور کلی اثر تلقیح قارچ بر افزایش مقاومت ارقام گندم به خشکی مثبت بود و می توان با اجرای برنامه های بهنژادی در جهت افزایش این صفات تا حد زیادی از تأثیرات مخرب خشکی بر رشد و عملکرد گندم جلوگیری کرد.
قارچ های میکوریزی مایه زنی شده با گیاه، به طور معنی داری درصد کلنیزاسیون ریشه را افزایش اما تنش خشکی درصد کلنیزاسیون ریشه را کاهش داد. درصد کلنیزاسیون ریشه پایههای رافلمون و نارنج با قارچ گلوموس موسهای بالاتر از قارچ گلوموس ورسیفرم می باشد. در پایههای نارنج و رافلمون مایه زنی شده با قارچ میکوریزی با افزایش تنش خشکی درصد کلنیزاسیون ریشه کاهش می یابد. از لحاظ مقاومت به خشکی میتوان پایه رافلمون را به عنوان پایه برتر در این پژوهش معرفی نمود. در صورتیکه علاوه بر مقاومت به خشکی، کیفیت میوه نیز مد نظر باشد، در این صورت درختان با پایه نارنج نسبت به پایه رافلمون برتری دارند.
در میان ژن های شناسایی شده القا پذیر به وسیله تنش خشکی به عنوان ژن های کاندید برای مهندسی ژنتیک تحمل به تنش خشکی، تعدادی ژن های تنظیمی مانند عوامل رونویسی وجود دارند که از مهمترین آنها میتوان به خانواده AREBها یاABF ها از عوامل رونویسی که به توالیهای عملگر سیس ABRE متصل می شوند، اشاره کرد. ژن ABF2) AREB1) یک عامل رونویسی کلیدی در مسیر وابسته به هورمون اسید آبسیزیک در گیاه آرابیدوپسیس می باشد که بیان آن در شرایط تنش خشکی افزایش یافته و منجر به افزایش تحمل به تنش خشکی در آرابیدوپسیس می شود. مقایسه بیان ژن ABF2 در شرایط بدون تنش و تنش خشکی در کلزا نسبت به تنش خشکی نشان داد که ژن ABF2 در کلزا در شرایط بدون تنش، بیان ضعیف و در شرایط اعمال تنش، افزایش بیان دارد که دلیل بر امکان استفاده از ژن BnABF2 در آزمایش های تکمیلی به منظور بررسی نقش این ژن در تحمل تنش خشکی می باشد. بررسی تغییرات بیان ژن ABF2 در شرایط اعمال تنش خشکی نشان داد بیشترین میزان بیان در 48 ساعت تنش رطوبتی، تقریبا 4 برابر کمترین میزان بیان در شرایط بدون تنش می باشد.
نتایج ارزیابی تغییرات آنزیم NADP-Malic، سدیم، پتاسیم و پرولین در پاسخ به تنش شوری در گندم دوروم (Triticum durum) نشان داد که AD18 متحملترین ژنوتیپ به شوری و AD14 حساسترین ژنوتیپ به شوری بود. رابطه منفی معنیداری بین مقدار پرولین و شاخص تحمل GMP وجود دارد، اما همبستگی معنیداری میان شاخصهای کمی تحمل به تنش و درصد تغییرات یونی و بیوشیمیایی مشاهده نشد. فعالیت آنزیم NADP-Malic به نوعی انعکاسی از بیان ژن رمزکننده آن است. یکی از راهکارها برای بررسی دقیقتر نقش این آنزیم در پاسخ به تنش شوری و نقش احتمالی آن در تحمل شوری، ارزیابی تغییرات بیان ژن رمزکننده آن در شرایط تنش شوری در ژنوتیپهای حساس و متحمل به شوری میباشد. یک قطعه به طول bp 717 از cDNA ژن رمزکنندهی آنزیم NADP-Malic در رقم یاواروس جداسازی و توالییابی شد. توالی مذکور با توالی ژن NADP-ME در گندم نان کاملاً یکسان و توالی اسیدآمینهی پیشبینی شده برای آن، دارای دو ناحیه عملکردی مرتبط با فعالیت آنزیم مالیک بود.
چهار رقم انجیر ('دیم دهدز‘،'سبز استهبان‘،'سیاه‘ و 'شاه به دو دسته خیلی متحمل (دیم دهدز و سبز استهبان) و خیلی حساس (سیاه و شاه انجیر) غربال شدند. متحملترین رقم "دیم دهدز" بود و پس از آن رقم سبز استهبان از تحمل نسبی برخوردار بود. سپس رقم سیاه در این رتبه بندی قرار داشت و رقم شاه انجیر حساسترین رقم مورد مطالعه بود. ژنوتیپ های برانجیر شاه انجیری و خرمایی به عنوان متحمل ترین گیاهان نسبت به تنش خشکی شناسایی و معرفی شدند. در بین دورگه های مورد بررسی نیز دورگه های 1 (پوزدنبالی × سیاه)، 7 (خرمایی × شاه انجیر)، 8 (خرمایی × سبز)، و 9 (شاه انجیری × سیاه) به عنوان گیاهان متحمل به خشکی معرفی شدند. پژوهش های بیشتر برای ارزیابی تحمل این گیاهان در شرایط مزرعه و به عنوان پایه الزامی است. نتایج آزمایش ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام و ژنوتیپ های انجیر نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی گسترده در انجیرهای استان فارس بود. نتایج این پژوهش نشان داد با استفاده از آغازگرهای مورد استفاده امکان غربال توده های انجیر در سطح وسیع وجود دارد. همچنین مشخص گردید با توجه به اینکه گیاهان متحمل به خشکی در دندروگرام حاصل تقریبا در کنار هم قرار می گیرند، امکان غربال تحمل به خشکی در انجیر با استفاده از نشانگرهای DNA وجود دارد. در این راستا بایستی پژوهش های بیشتری با استفاده از نشانگرهای بیشتری انجام شود.
* تغییر محیط کشت، نوع قلمه و کاربرد مواد تنظیم کننده رشد برای گیاه بیابانی کور
محیط کشت مخلوط ماسه بادی و پرلایت برای رشد گیاه بیابانی کور که در مراحل اولیه رشد نسبت به تنش شدید خشکی و شوری بسیار حساس است، توصیه می شود. قلمه بدون کلروفیل کور با توجه داشتن مواد ذخیرهای بیشتر و نداشتن برگ و تبخیر تعرق کمتر نسبت به قلمه های برگدار درصد موفقیت بسیار بالاتری دارند. مواد تنظیم کننده رشد (IBA) نقش بسیار مؤثری در تولید ریشه زایی گیاه سخت ریشه زای کور دارد